چرا در شب یلدا فال حافظ میگیریم؟/ ماجرای پیدا شدن انگشتر گرانبهای شاه صفوی با شعر خواجه شیراز
تاریخ انتشار: ۳۰ آذر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۹۵۲۳۲۷
حافظ شاعری است که خواسته و توانسته احساسات و عواطف درونی ما را به درستی نشان دهد و در آیینۀ شعرش بنمایاند؛ هرکسی شعر او را بخواند، دریافت خود را دارد. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، برگزاری مراسم شب یلدا یکی از کهنترین مراسمهای ایرانیهاست که در این سالها با تلفیقی از سنت و تجدد، رنگ و بوی دیگری به خود گرفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیهیچ گمان و گزافه، یکی از بزرگترین غزلسرایان ایران خواجه شمسالدین محمد حافظ شیرازی است؛ همچنین داوری و دیدی بر گزاف نخواهد بود اگر بر آن باشیم که حافظ بزرگترین غزلسرای ایران است. سرودههای استوار و سخته و شیوای حافظ از چنان شور و شرار و شکوهی گرم و رنگین برخوردارند که به جانهای سرد و افسرده و پژمرده، جان و جنب و شکفتگی و شادابی میبخشند و از این رهگذر میتوان دریافت چرا سخن حافظ اینچنین بر دلها مینشیند و اینچنین سخنانش «زبان جهان نهان» نام میگیرد.
حافظ شاعری است که خواسته و توانسته احساسات و عواطف درونی ما را به درستی نشان دهد و در آیینۀ شعرش بنمایاند؛ هرکسی شعر او را بخواند، قرائت و دریافت خود را دارد. خوانندۀ غربی از شعر حافظ برداشت خود را دارد و انسان شرقی نیز دریافت خود را. رندی حافظ نیز در همین جاست. یکی از وجوه رندی حافظ و راز ابهام شعر قدسی او همین است که ما را دقیقاً بر سر دوراهی قرار میدهد. شعر حافظ چون موم با ذهنیت خواننده درهم میآمیزد تا بتواند از حافظ برداشتی آزاد داشته باشد. بیشک آنان که معشوق حافظ را صرفاً زمینی یا آسمانی پنداشتهاند به خطار رفته و اصل آزادی و رهایی شعر و مخاطبمحوری حافظ را نادیده انگاشتهاند. حافظ شاعر خاص و عام است. مردم در سور و شادی و آیینهای خود آن را میخوانند و با آن فال میگیرند و مثل میزنند و خواص نیز در خلوت و جلوت و گفتار و نوشتار خود به شعر عرشی و قدسی حافظ تأسی میجویند.
کتاب «حافظ خودمونی»، از جمله آثار تقریباً تازهمنتشر شده است که تلاش دارد شعر و فکر حافظ را به صورتی ساده و همهخوان به مخاطب خود ارائه دهد. این اثر که با مقدمه حسن ذوالفقاری و به کوشش غلامعلی گرایی، زهراسادات حسینی، مجید شمسالدین توسط نشر خاموش به چاپ رسیده، در کنار توجه به اشعار خواجه شیراز، به مباحث مرتبط با شعر او مانند موضوع تفأل زدن به اشعارش و چرایی رایج بودن این سنت در میان ایرانیان نیز پرداخته است.
در بخشی از کتاب «حافظ خودمونی» به سابقه فال زدن در سنت ایرانیها اشاره شده و نوشته است: فال زدن در روزگار ایران باستان وجود داشته است؛ به شهادت شاهنامه، پادشاهان، پهلوانان و بزرگان فال میزدند و شرح بعضی از آنها در شاهنامه آمده است. در فرهنگ اسلامی تفأل و استخاره با قرآن سابقه کهنی دارد که اگر به عهد خود پیامبر(ص) نرسد، نمونههای تاریخی آن به قرن اول هجری میرسد.
حافظ خود به فال، اشارتی مثبت و امیدوارانه دارد. چنانکه میگوید:
به ناامیدی از این در مرو بزن فالی
بود که قرعه دولت به نام ما افتد
از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش
زدهام فالی و فریادرسی میآید
روز هجران و شب فرقت یار آخر شد
زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد
در روزگاران پیش از حافظ، فال زدن به شاهنامه و کتابهای دیگر(به قولی مثنوی) رسم بوده است؛ ولی پس از آنکه دیوان حافظ محرم اسرار و مقبول طبع همگان واقع شد، فقط با آن فال میزنند و از فالهای درست درآمدهای که با دیوان حافظ گرفتهاند، نمونههای تاریخی بسیاری نقل شده است که بسیار عجیب و موافق نیت فالگیرنده و خبر دهنده از غیب جهان و جهان غیب است. نظیر فالی که شاه طهماسب صفوی زده است، گویند انگشتری گرانبهای او گم شده بود و شاه، پریشان خاطر شده بود، برای تسلی خاطر و چارهجویی فالی با دیوان حافظ میزند. چنین میآید:
دلی که غیبنمای است و جام جم دارد
ز خاتمی که دمی گم شود، چه غم دارد
شاه از شدت مناسب آمدن فال، از سر حیرت، دست بر زانو میزند و در همین حال احساس میکند چیزی برجسته زیر دستش آمده است، جستوجو میکند و انگشتری را که در درزِ قبایش پنهان مانده بود، پیدا میکند. یا شاه عباس صفوی در آغاز کارش، پیش از آنکه همه ایالات و ولایات ایران را تصرف کند، عزم سفری نظامی به آذربایجان داشته است و چون اندک شک و تردیدی به خاطرش خطور میکند، روی به حافظ میآورد و چنین میآید:
عراق و فارس گرفتی به شعر خوش حافظ
بیا که نوبت بغداد و وقت تبریز است
شاه شگفتزده میشود و عزم خود را برای سفر یا لشکرکشی به تبریز جزم میکند و بعدها به اهمیت و تاریخسازی آن فال پی میبرد.
بخش دیگری از کتاب «حافظ خودمونی» به شیوههای رایج در فال گرفتن اشاره دارد. با وجود آنکه بسیاری از ما تفأل به دیوان حافظ را امری ساده میپنداریم، این سنت آداب خاصی میان اهل فن دارد که نویسندگان کتاب به بخشی از آن اشاره کردهاند: فالخوانی و انتخاب غزل فال، دارای آداب و شرایطی است. با کتابی که صفحههای آن پاره یا ناقص است، فال نمیگیرند. بیش از سه فال برای یک نفر، بیاحترامی به حافظ است. فالخوان دیوان را مانند کتاب مقدسی در دست میگیرد، رو به قبله مینشیند، سپس نیت میکند.
پس از آنکه صاحب فال نیت کرد، فالخوان با سرِ انگشت معمولاً با چشمِ بسته، صفحهای را نشان کرده و کتاب را باز میکند«غزلِ فال» اولین غزل در صفحه سمت راست است. اگر شروع غزل در صفحه قبل باشد، ورق زده و از آغاز میخواند. غزلی را که بلافاصله بعد از آن میآید، «شاهد فال» گویند. بیت اول و بعضی سوم و بعضی هفتم یا سه بیت اول آن را نیز به عنوان دنبال غزل اصلی به عنوان تکمیل آن میخوانند.
گفتنی است که اگر غزل منفی و ناامیدکننده باشد، گیرنده فال یا فالخوان چنین اظهار نظر میکند که فال راه نمیدهد. پر و بال زدن به غزل فال، به درجه ادبدانی، نکتهدانی و هوش و هنر فالخوان بستگی دارد که بیتی را یا کلمه و تعبیری را برجسته کند یا به هر حال ربط اصلی فال را پیدا کند.
نسخهای متفاوت از دیوان حافظ در کتابخانه ملیاز دیوان حافظ تا درخت کریسمس؛ نگاهی به حضور دیرینه «یلدا» در فرهنگ ایرانینشر خاموش کتاب «حافظ خودمونی» را در هزار نسخه در دسترس علاقهمندان قرار داده است.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: شعر شب یلدا حافظ شعر شب یلدا حافظ دیوان حافظ حافظ خود
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۹۵۲۳۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
استاد مرموز در دانشگاه معروف تهران؛ ترک تحصیل دانشجویان در مقطع دکترا/ «استاد ایمیل زد و فرصت مطالعاتی را از بین برد»
به گزارش خبرآنلاین، چرا مهاجرت دانشجویان به خارج کشور گسترش یافته است؟ امروز کشور با بحران مهاجرت روبهروست و این بحران دلایل گوناگونی را در داخل ایران دارد. از همه دلائل سیاسی و اجتماعی بیرونی که بگذریم، بخشی از این دلائل به داخل دانشگاه و مدیریت آن باز می گردد. ناکارآمدی در ساختار مدیریت و شیوههای رفتاری استادان دانشگاه میتواند نقش به سزایی در ترک تحصیل و دلزدگی و نهایتا مهاجرت دانشجویان به خارج شود.
نمونه یکی از دانشگاههای مهم کشور
دانشکده شیمی دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی، از جمله نقاط مهم آکادمیک کشور است که در توسعه علمی حوزههای مختلف مرتبط با شیمی، نقشی بالایی دارد. دانشکدهای که پس از انقلاب اسلامی روییدن گرفت. از سال ۱۳۶۹ رشته شیمی کاربردی آن در مقطع کارشناسی شروع شد. در سال۱۳۷۱ در مقطع کارشناسی ارشد، دانشجو پذیرفت و از سال ۱۳۸۰ به تربیت دانشجو در مقطع دکتری اقدام کرد. در سال ۱۳۹۲ گروه شیمی دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی به دانشکده شیمی ارتقا یافت.
امروز مقطع دکتری دانشکده شیمی دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی، نقش حساسی را در تربیت دانشجویان برای امروز و فردای توسعه علمی کشور دارد. در این میان نقش استادان و اعضای هیات علمی این دانشگاه، در این راستا بسیار حساس است چه بسا اگر استادانی، به هر دلیل راه منطقی دانش اندوختن را بر دانشجویان ببندند، بی شک راه علمی کشور را سد کرده اند.
ماجرای یک استاد ناهنجار
در سال های اخیر دانشجویان مختلفی در رشته شیمی دانشگاه خواجه نصیر ترک تحصیل یا مهاجرت کردهاند. علت این ترک تحصیل یا مهاجرت اما جالب است و گفته شده که ریشههای رفتاری در درون دانشگاه دارد. عموم دانشجویان نخبه پسر و دختر در مقطع دکتری شیمی طی تماس و ارتباط با خبرآنلاین بیان کردهاند که به دلیل روشهای نادرست اخلاقی و فشارهای روانی و رفتاری داخل دانشگاه، از ادامه تحصیل انصراف داده اند.
مشاهدات عینی دانشجویان
گذشته از مشاهدات عینی و روایت های گوناگون دانشجویان، تحقیق و بررسیهای میدانی تایید میکند که کارمندان اداری و حتی برخی از اساتید این دانشکده نیز بر وجود یک عامل نابهنجار در حوزه آموزشی دانشگاه اقرار دارند.
یکی از دختران دانشجوی نخبه علمی کشور که از این دانشگاه ترک تحصیل کرده، درباره برخی رفتارهای یکی از استادان دانشگاه می گوید: «از جمله کارهایی که به ما تحمیل می شد این بود که در کلاس شیمی، روی دست بچهها هزینههای گزافی میگذاشتند. یکی از استادان دانشجویان را مجبور میکرد که برای او وسیلههای آزمایشگاهی بخرند و اگر نمیخریدند به آنها توهین می کرد و از طرفی هم این وسایل را به بچه ها نمی داد و در کمدش پنهان میکرد. یا مثلا ما برای دفاع، به کریستال احتیاج داشتیم. این استاد، یک هزینه هنگفتی را به ما تحمیل می کرد که باید کریستال های ما به خارج از کشور ارسال شود. از ما یک میلیون پول پست می گرفت که کریستال ها را به لهستان بفرستد. در حالی که این کار در داخل کشور بدون هزینه یا با کمترین هزینه انجام می شد و هیچ نیازی برای ارسال به خارج کشور نبود.»
از دانشجویان خواسته شد تا برای اثاث کشی خانه استاد کمک کنند
یکی از دانشجویان نخبه علمی که در چند دانشگاه کشور با رتبه بالا قبول شده، درباره ناهنجاریهای رفتاری این استادان دانشگاه خواجه نصیر گفت: « آنچه دریافتم یک وضعیت آزار دهنده بود. ما با استادی روبرو بودیم که حتی خارج از زمان دانشگاه، طی تماسهایی با ما برخوردهای تحقیرآمیز می کرد. استادی از تحقیر دانشجویان لذت می برد. دانشجویان را به بالا شهری و پایین شهری تقسیم می کرد و بچه های پایین شهری را با زشتترین بیانها خطاب میکرد. استادی وارد مسائل خصوصی و شخصی دانشجویان می شد و این مسائل را بین دانشجوها ترویج می کرد. حتی به دانشجویان تهمت دزدی از آزمایشگاه زده شد. حتی یک بار از دانشجویان خواسته شد تا برای اثاث کشی خانه یکی از استادان کمک کنند!»
دانشجویان دکتری که به دلیل فشارهای روانی انصراف دادند
یکی دیگر از دانشجویانی که شش ترم درس خوانده و آماده دفاع پایان نامه بوده به دلیل فشارهای روانی یکی از استادان از به پایان رساندن تحصیلش انصراف داده و می گوید: «آنچه ما میگوییم ناشی از سختگیری یک استاد نیست. سختگیری با آزار دادن تفاوت دارد. این مثلا استاد، یک شخصیت صد در صد منفی دارد که هدفش آزار دادن دانشجوست. از اینکه به دانشجویان توهین کند و تهمت بزند تا اینکه وسایل و ابزار و مواد آزمایشگاه را به دانشجویان ندهد. اینها رفتارهایی بود که کاری کردند که من با شش ترم درس خواندن، این رشته را به پایان نرسانم و فقط به دلیل رفتارهای زشت استاد انصراف دادم.»
استاد ایمیل زد و فرصت مطالعاتی را از بین برد
یکی از دانشجویان فارغ التحصیل و نخبه علمی کشور که دانشجوی خواجه نصیر بوده، از نمونه آزارهای روانی میگوید: «استاد راهنما باید حامی دانشجو باشد اما استادی داشتیم که دشمن دانشجوست. او از تحقیر و فشار به بچه ها خوشحال می شود. ایشان حتی از رشد علمی دانشجویان ناراحت می شد. وقتی شنید که من فرصت مطالعاتی در دوره خارج از کشور گرفته ام به شدت مخالفت کرد و گفت اگر تو بروی چه چیزی به من می رسد. باید برای این رفتن به من پولی بدهی. حتی بعد هم ناراحت شد. من دعوت نامه و ویزا برای یک فرصت مطالعاتی گرفته بودم و این زن به سوپروایزر آن دانشگاه خارج از کشور ایمیل زد و چنان از من بد گفت که آن دانشگاه دوره مرا حذف کرد. او شخصیتش به گونه ای است که از رشد علمی دانشجویانش ناراحت می شود. توهین و تهمت و تحقیر دانشجویان روش عمومی اوست و اینها فشارهای روانی بسیاری بر دانشجویان می آورد.»
تخریب شخصیت دانشجویان
یکی دیگر از دانشجویان دکتری، درباره وضعیت نابسامان آزمایشگاه این استاد می گوید: « از ما می خواستند بیش از زمان معمول در آزمایشگاه باشیم و ما را مجبور به نظافت های محل آزمایشگاه می کردند. یکی از مسائل مهم این بود که مواد آزمایشگاهی را به دانشجویان نمی دادند و استاد مواد را در کمد خودش نگه می داشت. بعد وقت و زمان ما را با حرف های شخصی و خصوصی معطل می کرد و مسائل شخصی دانشجویان را پنهانی از یکدیگر می پرسید. حتی استاد سر کلاس برنامه ریزی می کرد تا آبروی دانشجویان را با همان موضوعات خصوصی و شخصی ببرد. او در جمع، شخصیت افراد را تخریب و به آنان توهینهای بدی می کرد.»
آیا مسئولان اقدامی خواهند کرد؟
آنچه در این گزارش از نمونه رفتاری رخ داده در دانشکده شیمی دانشگاه خواجه نصیر عنوان شد، تنها نمونه های اندکی است. چنانکه موجب شده برخی از دانشجویان در مقطع دکتری انصراف دهند یا برای ادامه تحصیل به خارج از کشور بروند.
* اطلاعات، هویت و صدای ضبط شده افرادی که در این گزارش صحبت کردهاند، در خبرآنلاین محفوظ است.
۲۳۳۲۳۳
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903180